می خواستم عاشق چشمات باشم
می خواستم فاتح دنیـــــــــات باشم
با دستای کوچیـــــــــــک ,اما مسمم
می خواستـــم خالق فرداتـــــــ باشم
می خواستم مالـــــک دستات باشم
می خواستم سایه شم همرات باشم
تموم سعیـــــــــم و کردم که امـــــروز
همــون مرد توی رویـــــــــــات باشم
می خواستـــــم باشم و باشی کنارم
تو باشــــی تا من هرگز کـــــــم نیارم
ولـــــــــی افسوس از تقدیــــر شومم
نشد اونکه دلت می خواســــت باشم.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: ترانه های زیبا، عاشقانه ها، دل نوشته ها، ،